
سرمایه گذاری خصوصی(PE) در پروژه های زیرساخت – مطالعه موردی پروژه های نیروگاهی کشور هندوستان
یکی از چالشهای اساسی برای کشورهای در حال توسعه، تأمین سرمایه مورد نیاز برای افزایش ظرفیت تولید برق است. در حالی که بخش برق بهطور سنتی حوزهای برای سرمایهگذاری بخش دولتی در کشورهای نوظهور بوده است، از دهه ۱۹۹۰ بهتدریج آزادسازی شده تا سرمایهگذاری بخش خصوصی را جذب کند. در سالهای اخیر، یک دسته جدید از سرمایهگذاران خصوصی در بخش برق ظهور کردهاند، یعنی شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی(PE).
از زمان بحران مالی جهانی تخمین زده شد که سرمایهگذاری خصوصی (PE) ده درصد از کل تأمین مالی زیرساختها را شامل شده است. در سالهای اخیر، جمعآوری سرمایه توسط مدیران سرمایهگذاری خصوصی برای سرمایهگذاری در زیرساختها بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. تخمین زده شده که داراییهای زیرساختی تحت مدیریت سرمایهگذاری خصوصی در ژوئن ۲۰۱۹ به رکورد ۵۸۲ میلیارد دلار آمریکا رسیده است، که بهطور قابل توجهی بیشتر از ۲۱۶ میلیارد دلار سرمایهای است که توسط ۳۰۲ صندوق زیرساختی سرمایهگذاری خصوصی بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۳ جمعآوری شده بود. در واقع، رشد سرمایهگذاری خصوصی در زیرساختها طی سالهای متمادی حفظ شده است. بهعنوان مثال، حدود ۱۹.۳۱ میلیارد دلار سرمایه خصوصی در زیرساختها بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ سرمایهگذاری شده که ۱۰۲ درصد افزایش نسبت به دوره ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ داشته است، که در آن ۹.۵۴ میلیارد دلار سرمایهگذاری شده بود. در دوره سهساله (۲۰۱۰–2012)، صندوقهای زیرساختی بهطور میانگین سالانه در ۲۵۰ تا ۳۰۰ معامله سرمایهگذاری کردهاند که منجر به سرمایهگذاری سالانه ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد دلار شده است. کشورهای در حال توسعه مانند کشورهای خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب آسیا این روند را هدایت کردهاند (در مقایسه با مراکز مالی سنتی مانند نیویورک، لندن و سنگاپور).
بخش انرژی و برق ۴۴ درصد از کل معاملات سرمایهگذاریشده توسط صندوقهای زیرساختی در دوره ۲۰۰۸-۲۰۱۳ را به خود اختصاص داده است. سرمایهگذاری خصوصی (PE) در بخش انرژی و برق طی دوره ۱۹۹۰-۲۰۰۹ بیش از ۶۴ درصد از کل سرمایهگذاری خصوصی در سه بخش اصلی زیرساختی، یعنی انرژی و برق، حملونقل و خدمات عمومی را شامل شده است. سهم غالب بخش برق در سرمایهگذاری خصوصی هم در اقتصادهای توسعهیافته و هم در اقتصادهای در حال توسعه مشاهده شده است. بهعنوان مثال، در هند، طی دوره ۱۹۹۸-۲۰۱۳، حدود ۵۶۹ معامله سرمایهگذاری خصوصی انجام شده که مجموع سرمایهگذاری آنها معادل ۲۲.۲ میلیارد دلار آمریکا بوده است. سرمایهگذاری در پروژههای انرژی و برق حدود ۳۶ درصد از کل معاملات و سرمایهگذاریها را شامل شده است.
مطالعاتی که تأثیر سرمایهگذاری خصوصی (PE) را با استفاده از دادههای بخشهایی غیر از زیرساخت بررسی کردهاند، در دسترس هستند. بیشتر این مطالعات نشان دادهاند که سرمایهگذاری خصوصی تأثیر مثبتی بر عملکرد شرکتها داشته است. در مورد بخش زیرساخت، مطالعهای که توسط گمسون و همکاران (۲۰۱۲) انجام شده نشان داد که پروژههای زیرساختی دارای سرمایهگذاری خصوصی، تفاوتهای قابل توجهی با پروژههایی داشتند که فاقد چنین سرمایهگذاری بودند. نویسندگان این مطالعه دریافتند که پروژههایی که سرمایهگذاری خصوصی داشتند بزرگتر از پروژههایی بودند که فاقد این نوع سرمایهگذاری بودند، که نشان میدهد سرمایهگذاری خصوصی به تأمین مالی موفق پروژههای بزرگتر کمک کرده است. در ادامه، نتایج مطالعات انجام شده توسط گمسون و راجان در مورد تأثیر سرمایهگذاری خصوصی بر پروژههای برق بهطور خاص بیان می شود. این کار را با مقایسه پروژههای برق بخش خصوصی که دارای سرمایهگذاری خصوصی بودهاند با پروژههایی که فاقد چنین سرمایهگذاری بودهاند، انجام میدهیم.
پروژه ها و پارامترها
استفاده از تکنیک تأمین مالی پروژه در پروژههای زیرساختی خصوصی امری رایج است. در این مطالعه، مجموعه دادهها تنها شامل پروژههایی است که از روش تأمین مالی پروژه تأمین شدهاند. از آنجا که پروژههای تأمین مالیشده بهصورت پروژههای حفاظت شده (ring-fenced projects ) تعریف میشوند که تنها دارایی آنها خود پروژه است، اطلاعات هزینه پروژه را میتوان بهصورت شفاف دریافت کرد، بدون اینکه با جریانهای نقدی پیچیده متقابل میان پروژههای مختلف در سناریوی مالی شرکتی روبهرو شوید.
هزینه و زمان دو پارامتر مهم در پروژههای بزرگ ساختوساز هستند. بنابراین، تأثیر مداخله (سرمایهگذاری خصوصی) بر هزینههای پروژه و مدت زمان راهاندازی پروژه را تحلیل میکنیم. هزینههای پروژههای برق بهطور قابل توجهی تحت تأثیر ظرفیت نیروگاه قرار دارند. از آنجا که پروژهها دارای ظرفیتهای متفاوتی هستند، هزینهها نمیتوانند بهطور مستقیم مقایسه شوند، بدون در نظر گرفتن تفاوت ظرفیتها. برای قابل مقایسه کردن آنها، “هزینه واحد ظرفیت” (یعنی هزینه هر واحد ظرفیت) را تعیین کردیم که بهعنوان یکی از پارامترهای عملکردی مورد استفاده قرار گرفت. هزینه واحد ظرفیت با تقسیم هزینههای پروژه بر ظرفیت پروژه محاسبه شد (فرمول ۱).
(فرمول 1) |
زمان راهاندازی پروژه بهعنوان فاصله زمانی بین سال واقعی راهاندازی پروژه (یا سال برآورد شده راهاندازی که توسط سرمایهگذاران سهام حمایتی تعیین شده است، در صورتی که پروژه در زمان جمعآوری دادهها هنوز در حال توسعه بوده باشد) و سال دستیابی به بسته مالی پروژه محاسبه شده است (فرمول ۲). زمان راهاندازی پروژه از زمان بسته شدن مالی محاسبه شده است، زیرا دستیابی به بسته مالی یک نقطه عطف مهم در توسعه پروژه محسوب میشود و آغاز دورهای از هزینههای سرمایهای قابل توجه برای پروژه را نشان میدهد.
(فرمول2) | زمان راهاندازی پروژه = سال راهاندازی پروژه (واقعی یا برآورد شده) − سال بسته شدن مالی |
پارامترهای عملکرد، شامل هزینه واحد پروژه (هزینه هر واحد ظرفیت) و زمان راهاندازی پروژه، با استفاده از مقایسه میانگینها، رگرسیون حداقل مربعات معمولی (OLS) و رگرسیون حداقل مربعات سه مرحلهای (3-SLS) مورد تحلیل قرار گرفتند.
پروژههای موجود در مجموعه دادهها به دو دسته تقسیم شدند: پروژههایی که سرمایهگذاری خصوصی (PE) داشتند و پروژههایی که فاقد این نوع سرمایهگذاری بودند. سطح اول تحلیل شامل مقایسه مقادیر هزینه واحد ظرفیت و زمان راهاندازی پروژه بین دو نمونه پروژه بود. این اولین گام برای تعیین تفاوت میان پروژههایی با سرمایهگذاری خصوصی و پروژههایی بدون سرمایهگذاری خصوصی بود.
خلاصه و نتیجه گیری
این فصل تأثیر سرمایهگذاری خصوصی در پروژههای تولید برق را مورد بررسی قرار میدهد. بهطور خاص، این تأثیر بر دو پارامتر کلیدی تعیینکننده هزینه (هزینه واحد ظرفیت) و زمان (زمان راهاندازی پروژه) تحلیل شده است. دادههای ۱۴۸ پروژه خصوصی تولید برق در هند که با استفاده از روش تأمین مالی پروژه تأمین شده بودند، نمونه مطالعه را تشکیل دادهاند. نتایج نشان داد که سرمایهگذاری خصوصی با تأثیر قابل توجه، اما متضاد بر هزینه واحد ظرفیت و زمان راهاندازی پروژه همراه بوده است.
تحلیل نمونههای بدون تطبیق نشان داد که میانگین هزینه واحد ظرفیت برای پروژههای برق دارای سرمایهگذاری خصوصی ۳۵ درصد کمتر از پروژههایی بوده که فاقد این نوع سرمایهگذاری بودهاند. تفاوت در میانگین هزینه واحد حتی پس از تطبیق پروژهها بر اساس پارامترهای مختلف پروژه همچنان قابل توجه بود. برآوردهای رگرسیونی نشان داد که سرمایهگذاری خصوصی با هزینههای واحد ظرفیت پایینتر همراه بوده است. علامت ضرایب سایر متغیرهای مهم در این برآوردها مطابق با انتظارات بوده که نشاندهنده استحکام مدل برآورد است.
آزمونهای مقایسهای زمان راهاندازی پروژه نشان دادند که بهطور میانگین، پروژههایی که سرمایهگذاری خصوصی داشتند ۲۴ درصد زمان بیشتری را صرف راهاندازی در مقایسه با پروژههایی که فاقد این نوع سرمایهگذاری بودند. با این حال، نمونههای بدون تطبیق در آزمونهای مقایسهای تفاوت آماری معناداری را نشان ندادند. زمانی که نمونهها پس از تطبیق پروژهها بر اساس بخش، ظرفیت پروژه و ایالتی که پروژه در آن توسعه یافته بود مقایسه شدند، تفاوت در سطح ۱۰ درصد معنادار بود. بنابراین، میزان تفاوت بین نمونهها برای زمان پروژه به اندازه تفاوت در هزینه واحد ظرفیت معنادار نبود. با این حال، برآوردهای رگرسیونی نشان دادند که سرمایهگذاری خصوصی با زمان راهاندازی طولانیتر پروژهها همراه بوده است.
کمبود مزمن برق نیاز به افزایش قابل توجه ظرفیت تولید برق را در بسیاری از کشورهای در حال توسعه ضروری میسازد. با این حال، کشورهایی که بیشترین نیاز را به برق مقرونبهصرفه و اقتصادی برای مصرفکنندگان دارند، با چالشهایی در تأمین سرمایه برای تأمین مالی پروژههای برق خود مواجه هستند. با توجه به تقاضای بالای افزایش ظرفیت، منابع تأمین مالی خصوصی برای تقویت سرمایهگذاری بخش عمومی مورد استفاده قرار میگیرند. سیاستگذاران، بهویژه در کشورهای در حال توسعه، مشتاق ایجاد محیطی تسهیلکننده هستند که بتواند سرمایهگذاری خصوصی را برای توسعه زیرساختها جذب کند. یکی از نتایج مهم این مطالعه این است که نوع و منبع سرمایه خصوصی حائز اهمیت است. در حالی که سرمایه خصوصی در زیرساختها به افزایش بهرهوری کمک کرده است، نتایج این مطالعه نشان میدهد که منابع جدید سرمایه خصوصی مانند سرمایهگذاری خصوصی (PE) میتواند مزایای اضافی را فراهم کند که ممکن است با سرمایهگذاری معمولی بخش خصوصی قابل دستیابی نباشد.
جذب سرمایهگذاری خصوصی میتواند دو مزیت مهم برای بخش برق در کشورهای در حال توسعه به همراه داشته باشد:
اول، این نوع سرمایهگذاری یک منبع اضافی برای توسعه سرمایهگذاری در بخش برق فراهم میکند.
دوم، سبک سرمایهگذاری خصوصی میتواند به توسعه پروژههایی با هزینههای ظرفیت کمتر کمک کند.
سرمایهگذاران خصوصی صرفاً سرمایهگذاران مالی هستند و برخلاف سرمایهگذاران سهام حمایتی، هیچ ارتباطی با بازار محصول پروژههایی که در آنها سرمایهگذاری میکنند ندارند (بهعبارت دیگر، آنها تأمینکننده کالا و خدمات یا خریدار تولیدات پروژه نیستند). بنابراین، بازده آنها عمدتاً بر اساس رقابتپذیری پروژههایی که در آن سرمایهگذاری کردهاند تعیین میشود. نتایج این مطالعه نشاندهنده توانایی سرمایهگذاران خصوصی در انتخاب و سرمایهگذاری در پروژههایی با هزینههای سرمایهای کمتر است. با سرمایهگذاری در پروژههایی که از نظر هزینه رقابتیتر هستند، سرمایهگذاران خصوصی انضباط بازارهای سرمایه را به پروژههای زیرساختی وارد میکنند. با افزایش تعداد پروژههایی که دارای سرمایهگذاری خصوصی هستند، تأثیر مثبت بر هزینه واحد ظرفیت مشاهده خواهد شد.
سرمایهگذاری خصوصی همچنین با زمان راهاندازی طولانیتر پروژهها همراه بوده است. بنابراین، ممکن است تصور شود که سرمایهگذاری خصوصی از منظر دستیابی سریعتر به افزایش ظرفیت مطلوب نیست. با این حال، ما پیشنهاد میکنیم که یکی از دلایل زمان راهاندازی طولانیتر را میتوان به پایبندی بیشتر به فرآیندها و مسئولیتپذیری که توسط سرمایهگذاران خصوصی مورد مطالبه قرار میگیرد، نسبت داد. تیلاراجان و جین (۲۰۱۳) اشاره کردهاند که حضور سرمایهگذاران خارجی که خواهان سیستمهای مدیریت خوب و رویههای حاکمیتی قوی هستند، منجر به افزایش زمان اجرای پروژهها میشود. در حالی که ایجاد سیستمها و فرآیندهای قوی میتواند منجر به افزایش زمان توسعه پروژه شود، مزایای نهادینهسازی این سیستمها و فرآیندها فراتر از مرحله ساختوساز خواهد بود و به توسعه بلندمدت بخش برق در کشور کمک خواهد کرد.
مشارکت سرمایهگذاران خصوصی در پروژهها دو مزیت عمده به همراه دارد:
اول، در مرحله سرمایهگذاری، آنها قادرند پروژههای بهتری را با استفاده از معیارهای غربالگری و انتخاب برتر شناسایی کنند. بنابراین، سرمایهگذاران خصوصی با اعمال نظم بر تأمین سرمایه، به حذف پروژههای ضعیف و غیر اقتصادی کمک میکنند.
دوم، در مرحله پس از سرمایهگذاری، نظارت فعال و مشارکت مدیریتی آنها در مجموعه سرمایهگذاریهایشان، این اطمینان را ایجاد میکند که توسعه پروژه مطابق برنامه انجام شود. چنین نظارت فعالی میتواند میزان تأخیر در پروژهها را کاهش دهد. البته این ادعا هنوز کاملاً اثبات نشده است و امیدواریم مطالعات آینده بتوانند شواهدی برای حمایت از این فرضیه ارائه دهند.
منبع:
Josephine Gemson, Thillai Rajan A. – Private Equity Financing in Infrastructure and Real Estate Impact, Strategies, and Value Addition-Springer (2023)